چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشدچه نکوتر آنکه مرغــی ز قفـس پریده باشدپـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودندچه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشدمن از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدمکه میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشداگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغــی ز قفـس پریده باشد
پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید ن
کند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.